صور اسرافیل گویا این اولین روزنامهای بود که رسماً در کوچه و بازار به دست روزنامهفروشها و غالباً به وسیلهی اطفال به فروش میرفت. درخشانترین و پرخوانندهترین قسمتهای صور اسرافیل مقالات طنزآمیز دهخدا بود که زیر عنوان چرند پرند با امضای «دخو» مینوشت و همهی مظاهر فساد آن روزگار را به شدت مورد انتقاد قرار میداد.
به علاوه، تا آن زمان در ادبیات فارسی از جمله در روزنامهنویسی سبک نویسندگی قدیم؛ یعنی آوردن جملههای مسجع و مطنطن بیشتر مرسوم بود، ولی گرایش صور اسرافیل به زبان زنده و مأنوس مردم و ترک تکلف و به قلم آوردن لغات و ترکیبات عامیانه، نه تنها این روزنامه را به میان توده مردم برد و بر شهرت و محبوبیتش افزود، بلکه از عواملی بود که سبک نثر فارسی را دگرگون کرد. در این کار تأثیر عمده از فکر و قلم دهخدا بود که دردهای مردم را خوب حس میکرد و به زبان مردم و برای مردم مینوشت؛ صریح و بیتردید. اشعار اجتماعی دهخدا نیز در صور اسرافیل منتشر میشد.
بدیهی است که روزنامهای چنین پرطرفدار و انتقادی نمیتوانست راه خود را به آسانی دنبال کند. چنان که چهارمین شمارهی آن توقیف شد. صور اسرافیل یک ماه و نیم تعطیل بود، سپس با تمهیدی دوباره منتشر گشت و تا ۲۲ جمادی الاول ۱۳۲۶ هـ. ق جمعا سی و دو شماره به طبع رسید و در تمام این مدت رواج و رونقی کم نظیر داشت. ولی با شهید شدن میرزا جهانگیرخان، عمر صور اسرافیل هم در ایران پایان گرفت.
محمدعلی شاه قاجار، پس از نابودی میرزا جهانگیرخان و تنی چند از آزادیخواهان و بمباران و تعطیلی مجلس، گروهی از مشروطهطلبان را به اروپا تبعید کرد. از آن جمله علی اکبر دهخدا بود. در پاریس دهخدا با محمد قزوینی معاشرت داشت. آنگاه به سوئیس رفت در آنجا دنبال کار دوست همقلم خود را گرفت و در شهر کوچک «پوردن» سه شماره از صور اسرافیل را منتشر کرد. در شمارهی اول دورهی دوم صور اسرافیل با همان شیوهی طنز خود به محمدعلی میرزا حمله برد. در دو شمارهی بعدی نیز چنین کرد و در انتقاد از دستگاه قاجاری و فساد اوضاع ایران، هر چه صریحتر داد سخن داد.
باز هم دهخدا از تلاش باز نایستاد و عازم استانبول شد. در این دیار با پایمردی گروهی از ایرانیان مقیم آنجا، روزنامهی «روش» را منتشر کرد که تا پانزده شماره ادامه یافت. پس از آن که مجاهدان پیروز شدند و تهران را گرفتند و محمد علی شاه قاجار خلع شد، دهخدا از تهران و کرمان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردید و به ایران آمد و به مجلس رفت. در آشفتگیهای جنگ بینالملل اول که اوضاع ایران نیز درهمریخته بود، دهخدا در یکی از قرای چهارمحال و بختیاری در انزوا میزیست. جنگ که تمام شد به تهران آمد ولی دیگر فعالیتهای سیاسی و نیز روزنامهنگاری و نویسندگی در مسائل اجتماعی و شاعری را به یکسو نهاد و یکسر به کارهای ادبی و فرهنگی پرداخت. در سالهای بعد چندی ریاست دفتر وزارت معارف و ریاست مدرسهی علوم سیاسی، سپس ریاست مدرسهی عالی حقوق و علوم سیاسی بدو واگذار شد و در قسمت عمدهی آخر عمر، منحصرا به مطالعه و تحقیق اشتغال داشت تا در سال ۱۳۳۴ هـ ش در تهران درگذشت.
ادامه دارد